دلیل رفتار غیر یکسان دریاچه ارومیه و وان ترکیه طی دههای اخیر یکی از سؤالات چالشی بوده است. بدین منظور بخشی از پاسخ این سوال را میتوان با بررسی تغییر کاربری اراضی- به عنوان اصلیترین مؤلفه از عوامل انسانی، در این حوضهها جستجو نمود. در این راستا، این مهم هدف تحقیق حاضر قرارداده شد. بدین منظور، ابتدا کارکرد روشهای پیکسلمبنا و شئگرا در جهت تعیین کاربری اراضی حوضه دریاچه وان ترکیه طی سالهای 1987 لغایت 2007 ارزیابی و سپس نتایج حاصل با پژوهش مشابه در حوضه آبریز دریاچه ارومیه مقایسه گردیدند.در این راستا، چهار روش بر مبنای دو رویکرد پیکسل پایه (ماهالانوبیس، حداکثر شباهت و ماشین بردار پشتیبان) و شئگرا (ماشین بردار پشتیبان- فازی) برای طبقهبندی اراضی مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفتند که نتایج حاکی از کارایی روش شئگرا (با ضرب کاپا 81/0 و دقت کلی 86/0) نسبت به سایر روشها بود. همچنین نتایج مقایسه کاربری اراضی در این دو حوضه طی دوره 20 ساله فوق نشان داد؛ کاربری اراضی در حوضه وان چندان دستخوش تغییرات شدید نشده، به این نحو که افزایش سطح زیر کشت آبی در حوضه وان حدود 10 هزار و ارومیه 136هزار هکتار بوده است. نکته قابل توجه تغییرات کاربری باغی میباشد که در حوضه ارومیه حدود 273% (از 3513 به 13120 هکتار) و در حوضه وان بسیار ناچیز (کمتر از 20%) بوده است. این تغییرات میتواند عامل مهمی در افزایش مصرف و کاهش ورودیها به دریاچه ارومیه نسبت به دریاچه وان بوده باشد.